کتاب سبز - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 14
گزارش جلسه سرگذشتِ پرسش از بنيادِ هستي و سرنوشتِ او در قرارگاه ما: دومين نشست از دور جديد سلسله جلسات کانون فلسفه (آورد) با حضور ده ها تن از دانشجويان و هموطنان در دانشگاه سوربن جديد برگزار شد. طی دو جلسه گذشته، احسان شريعتی به طرح رئوس نتايج پژوهش هايش پيرامونِ مسأله محوری انديشه مارتين هايدگر و نحوه ورود و قرائت آن در ايران معاصر، بويژه توسط احمد فرديد، پرداخت. وی با اشاره به وضعيت عمومی فلسفه سنتی در ايران [ پيگيری سنت سينائی در مشرق جهان اسلام از پی تهافت غزالی (که به لاتين Destructio Philosophorum ترجمه شد و اين مفهوم بر تاريخ فلسفه سده ميانه تا لوتر، اثر گذارد) و مؤلفه صدرائی ابن عربی و سهروردی، و حاشيه نويسی های پس از سبزواری، حاکميت اشاعره در حوزه کلام و انسداد باب اجتهاد در فقه اهل سنت، رشد سنتِ اخباری در عالم تشيع، غلبه ی تصوف، انحطاط علمی پس از مغول، و ..]، بهنگام تلاقی و آشنايی با فلسفه مدرن غرب [ با نگاهی به نخستين ترجمه های «گفتار در روش» دکارت توسط ملا لاله زار، افضل الملک و فروغی، و نيز بررسی نقش متفکرين اروپائی از گوبينو تا کربن ]، موضوع عنوان شده را بهانه ای برای انديشيدن ساده به موقعيتِ کنونی تفکر در ايرانِ معاصر دانست و بحثِ خود را با طرحِ چند ملاحظه مقدماتی آغاز کرد، از جمله: چرا ذره گرائی و نوميناليسم نزد فرانسيسکن های «طريقت ُمدرن» چون ويليام ُاکام و مارسيل پادوا، در غرب، منشاء شکلگيری نخستين رنسانس کوچک سده سيزده گشت، حال آنکه در شرق، پس از أشعری و غزالی (که بنظر برخی از مورخان انگيزه ها و ديدگاه های گاه مشترکی با همقطاران اروپائی خود داشتند)، راهِ تسلط فکری عرفان و تصوف را هموار ساخت؟ اين عرفان نظری که فلسفه را در خود جذب و نوعی متعالی از حکمت و نسبتِ هستی و انسان را عرضه کرد و هنوز هم حاملِ پيام
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در جزوه باز آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 7,560 تومان